نقطه آغازکجاست؟ چه مطالبی را باید خواند؟ و با چه روشی؟ اینها پرسشهایی هستند که معمولا زبان آموزان پاسخ ساده ای برای آنها پیدا نمی کنند.
به گفته بسیاری از زبان شناسان، زبان یک مهارت است که برای یادگیری آن باید تمرین زیادی کرد. از آنجا که فرایند یادگیری زبان بسیار کند است، این تمرین باید متناوب، مستمر و طولانی باشد در غیراین صورت اثر بخشی آن کم می شود. اما منظورم از متناوب، مستمر وطولانی چیست؟
تناوب یعنی مطالعه حجم محدودی از مواد درسی در فاصله های معین که در مورد زبان انگلیسی سه تا شش روز در هفته توصیه می شود. استمرار یعنی تکرار این مطالعه بدون تعطیلی. متاسفانه اغلب زبان آموزان پس از مدتی مطالعه خسته شده و به خود استراحت چند هفته ای یا چند ماهه می دهند که این امر در فرایند یادگیری تاثیر منفی می گذارد. و طولانی بودن یعنی این تناوب و استمرار باید تا مدتها ادامه پیدا کند. به عبارت دیگر، زبان آموز نباید انتظار داشته باشد که در مدت کوتاهی، مثلا چند هفته یا حتی چند ماه، همه توقعاتش برآورده شود زیرا همانطور که قبلا اشاره شد فرایند یادگیری زبان کند بوده و نیازمند مدت زمانی در حدود دوسال است. البته این زمان کاملا تقریبی است و بسته به میزان تمرین روزانه، روش مطالعه و مواد درسی تغییر می کند. به طور خلاصه باید گفت که قانون طلایی یادگیری زبان مطالعه حجم کمی از مطالب در فاصله زمانی معین اما مداوم است.
اما اینکه مواد درسی چه باشند یا روشهای مطالعه چگونه باشند احتیاج به بحثی طولانی دارد که سعی می کنم کلیات آنرا در این نوشته مطرح نمایم.
نکته ای که معمولا زبان آموزان به آن توجهی ندارند این است که زبان انگلیسی را به چه منظور فرا می گیرند؟ آیا تاکید آنها بر کسب مهارتهای گفتاری است یا مهارتهای نوشتاری یا هر دوی آنها؟ هدف آنها هرچه باشد ذکر یک نکته بسیار پر اهمیت است: تا زمانی که نمی توانید گفته های یک انگلیسی زبان را درک کرده و به او پاسخی مناسب دهید، فرایند یادگیری زبان در ذهن شما کامل نشده است. به عبارت ساده تر، زمانی زبان انگلیسی را یادگرفته اید که بتوانید ارتباط گفتاری و نوشتاری معناداری با یک انگلیسی زبان برقرار کنید. این یعنی درک کامل واژه ها، اصطلاحها و لهجه ها با همان سرعتی که معمولا انگلیسی زبانها صحبت می کنند.
پس می بینیم که یادگیری یک زبان به آن آسانی که در برخی آگهی ها ادعا می شود، نیست. به همین دلیل فراگیری زبانهای مختلف، در سنین کودکی و نوجوانی توصیه می شود تا حافظه قوی و زمان کافی برای یادگیری وجود داشته باشد. با این همه، چنانچه زبان آموز قانون طلایی را رعایت کند حتما به نتیجه ای مطلوب خواهد رسید.
▪ نکات کلی در مورد مواد درسی و روش مطالعه:
ـ مطالبی را انتخاب کنید که مناسب با سطح دانشتان باشد. یعنی نکات دستوری و تعداد واژه های متن انتخابی آنقدرساده نباشد تا انگیزه مطالعه را ازدست بدهید و یا زیاد مشکل نباشد تا از رجوع مکرر به کتابهای دستور یا فرهنگ واژه ها خسته شوید.
ـ تا آنجا که ممکن است مطالبی را بخوانید که نوارهای شنیداری آنها نیز در دسترس باشد. یعنی آنچه را می خوانید، بشنوید.
ـ هرگز واژه ها را خارج از متن حفظ نکنید. سعی کنید هر واژه یا اصطلاح را درون متن فهمیده و به خاطر بسپارید. زیرا ممکن است معنی بسیاری از واژه ها بسته به موضوع متن و نحوه قرارگرفتن آنها درجمله تغییر کند. درضمن، مطالعه واژه ها درون یک متن سبب می شود تا مغز رابطه ای منطقی و معنادار بین کلمات ایجاد کرده و آنها را بهتر به خاطر بسپارد.
ـ برای یافتن معنی واژه ها از فرهنگ های تک زبانه ای استفاده کنید که واژه را توضیح داده و مثال می آورد.
ـ از هر دو ورودی ذهنتان یعنی گوشها و چشمها به خوبی استفاده کنید. گوش کردن و خواندن هر دو به یک میزان در یادگیری تاثیر می گذارند.
ـ هر روز یک اصطلاح یا ضرب المثل را به خاطر بسپارید.
ـ به انگلیسی فکر کنید و صحبت کنید. این کار در ابتدا مشکل به نظر می رسد ولی رفته رفته با وسعت دایره واژگانی تان آسانتر می شود.
ـ هر مطلبی را با هر موضوعی با شرط اینکه متناسب با دانش شما باشد، مطالعه کنید. شاید برای شروع، مطالعه داستانهای ساده شده (simplified stories) که بر اساس آسانی و دشواری سطح بندی شده اند، مناسب باشد.
انگلیسی در سراسر دنیا تحت شرایط مختلفی تدریس می شود. بیشتر زبان آموزان زبان انگلیسی در یادگیری آن مشکلاتی دارند. اکثر مشکلاتی که زبان آموزان با آنها مواجهند ، در نتیجه میزان تفاوت زبان مادری آنها با انگلیسی است. برای مثال یک متکلم بومی چینی ممکن است با مشکلات بیشتری مواجه شود تا یک متکلم بومی آلمانی. فراگیران زبان اغلب مرتکب اشتباهات تلفظی و ترکیبی می شوند، علی رغم این که این اشتباهات ناشی از دخالت زبان اولشان (L۱) است. این مداخله بعنوان تداخل زبان اول (زبان مادری ) شناخته شده است. در حالی که زبان انگلیسی پیچیده تر از خیلی از زبان های اصلی نمی باشد اما این زبان چندین خصوصیت دارد که برای زبان آموزان ایجاد اشکال می کند.
صداهای صامت، مصوت و هجاها در تلفظ، شمار زیاد زمان ها، کاربدهای افعال کمکی، افعال معین، اصطلاحات و حروف تعریف در حیطه دستور زبان (گرامر) باعث خیلی از مشکلات برای زبان آموزان شده است.
این واقعیت که ایالات متحده و انگلستان دو موتور اصلی این زبانند و مقوله ها را با اصطلاحات متفاوتی توصیف می کنند و بیشتر اختصارهایی که در حیطه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی استفاده می شوند ممکن است گیج کننده باشند.
اکثر کسانی که در دوران مدرسه از زبان انگلیسی استفاده ای نمیبرند به علت ناآگاهی از اهمیت آن است. همین افراد وقتی وارد دانشگاه میشوند و میبینند که زبان علم دنیا و اینترنت و رسانه ها انگلیسی است، بیشتر انگیزه برای یادگیری زبان دارند. برخی به دنبال آموختن میروند و برخی دیگر به همین شکل فارغالتحصیل میشوند. بسیاری از دانشجویان، حتی در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری درس را تمام میکنند بدون آنکه توانایی ترجمه حتی یک متن انگلیسی ساده را داشته باشند چه برسد به متون تخصصی. و همانها میشوند استاد دانشگاه.